داستان عشق
www.alie.lxb.ir
*@kolbeh eshg@*
درباره وبلاگ


اگر قرار بود تو دنیا جای چیزی باشم دوست داشتم جای اشک رو گونه هات باشم توی چشات متولد بشم رو پلکات جون بگیرم رو گونه هات جاری بشم رو لبات بمیرم تا بدونی چقدر دوستت دارم . . .
نويسندگان
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 20:21 :: نويسنده : علی

زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما...گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم. تو نیز به من آموختی که چگونه دوست بدارم اما...به من نیاموختی که چگونه فراموشت کنم؟ کاش می دانستی زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساکت وغم خوردن نیست.حاصلش تن به قضادادن و پژمردن نیست.اضطراب هوس دیدن و نادیدن نیست.زندگی خوردن و خوابیدن نیست.زندگی جنبش و جاری شدن است.زندگی کوشش راهی شدن است. از تماشاگه آغاز حیات.....تا به جائی که خدا داند

میدونم دیدنش شده برات یه رویا***حاضری بگذری بخاطرش از این دنیا *** داری به دفتر خاطراتت میندازی نگاه *** میگی اون رفتو حالازندگیم شده تباه***به گذشته ها داری میخوری حسرت*** میگی که لحظه ها برام گذشت به چه سرعت***میفهمم تنهایی و تنهایی چه قدر سخته*** رفیق اینو قبول کن که حقیقت تلخه***الان از تلخی روزگار داری نفرت ***از مرگ و عبدیتم نداری وحشت

گریه کردم گفتن بچه اس ، خندیدم گفتن دیوونه اس ، جدی بودم گفتن مغروره ، شوخی کردم گفتن سنگین باش ، حرف زدم گفتن پر حرفه ، ساکت شدم گفتن عاشقه ، حالا هم که عاشقم میگن گناهه


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 15816
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس